طراحی مشاوره برندسازی

باشگاه برندسازی یه محیطِ دوستانه است برای اینکه به هم کمک کنیم تا رشد کنیم و قویتر بشیم.

طراحی مشاوره برندسازی

باشگاه برندسازی یه محیطِ دوستانه است برای اینکه به هم کمک کنیم تا رشد کنیم و قویتر بشیم.

بخشِ دوم:

خواسته ها یک چیزند و تقاضا چیزی دیگر.

تقاضا یعنی مقداری از کالایی خاص که افراد با پرداختن مبلغی معین می خرند و این مقدار کالایی نیست که افراد به آن نیاز دارند یا آرزو می کنند دشته باشند.

شاید کسی نیازها و خواسته هایِ مبرم داشته باشد اما توان خرید آن ها را نداشته باشد بنابراین نیازها و خواسته ها تقاضایِ مؤثر نیستند. تقاضایی مؤثر یعنی فقط مقدارِ واقعیِ خریداری شده.

در اقتصاد مقداری که خرید می شود ثابت نیست بلکه همواره وابسته به قیمت است.

مقدار تقاضا به قیمت کالا یا خدماتِ موردِ تقاضا بستگی دارد، زیرا کالاها کمیاب هستند. اگر عرضه نامحدود بود و هرکس می توانست هرآنچه را می خواهد به دست آورد دیگر کسی حاضر نبود برای تهیۀ کالاها پیشیزی بپردازد.

کمیابی موجب افزایشِ قیمت می شود و فقط کسانی می توانند به کالاهایِ کمیاب دست یابند که بتوانند قیمت آن ها را بپردازند.

هرگاه میزانِ عرضۀ کالا از میزانِ تقاضایِ آن با قیمتِ موجود کمتر شود، قیمت کالا افزایش می یابد. این افزایشِ قیمت به کاهشِ تقاضا می انجامد و عرضه را از تقاضا بیشتر می کند و این وضع آنقدر ادامه می یابد تا مقدارِ عرضه و تقاضا با قیمتِ جدید، برابر شود.

افراد با تعدیلِ مقدارِ خریدشان به تغییراتِ قیمتی واکنش نشان می دهند. این کنش و واکنش درچارچوبِ قاعده ای به نامِ «قانونِ تقاضا» انجام می شود که مطابق آن هرگاه قیمت ها افزایش می یابد، مصرف کنندگان از مقدارِ خریدِ خود می کاهند و هرگاه قیمت ها کاهش می یابد برمقدارِ خریدِ خود می افزایند.

منحنی تقاضا

 

 

عرضه کنندگانِ کالاها با تعدیلِ مقدارِ عرضه به تغییرِ قیمت ها واکنش نشان می دهند. نام این کنش و واکنش «قانونِ عرضه» است که طبقِ آن در پیِ افزایشِ قیمت ها، عرضه کنندگان کالای بیشتری به بازار می فرستند و با کاهشِ قیمت ها از میزانِ عرضه می کاهند.

منحنی عرضه

 

* * *

بازار جایی است که فروشندگان و خریداران در آن کالا و خدمات داد و ستد می کنند. در علمِ اقتصاد، بازار به هر ساز و کاری گفته می شود که فروشندگان و خریداران در چارچوبِ آن بتوانند داد و ستد کنند.

چنین بازاری شاید فروشگاه باشد یا دفترِ فروشِ شرکت یا یکی از تالارهایِ بازارِ سهام. داد و ستد ممکن است به صورت حضوری انجام شود یا از طریق مراوداتِ تلفنی و اینترنتی.

بازارِ مفهومِ گسترده ای است که تنها لازمۀ ان خریداران و فروشندگانی است که با هم داد و ستد کنند.

بازارها فرآیندهایِ پیچیده ای متشکل از قیمت هایِ پیشنهادیِ فروشندگان و قیمت هایِ مطلوبِ خریداران هستند که گاهی با پادرمیانی سازمان هایی مانند واسطه ها که کارشان کاهشِ هزینه هایِ معاملات و تسهیلِ معلاملات است، بر کارآمدی شان افزوده می شود.

نکته کلیدی این است که واسطه ها خدماتی مفید ارائه می کنند که مصرف کنندگان حاضرند برایش پول بپردازند. واسطه ها برخلافِ آنچه گاهی به غلط گفته می شود، عناصرِ مزاحم نیستند بلکه عناصرِ مفیدی هستند که کالاها و خدماتِ دلخواهِ مصرف کنندۀ نهایی را به دستش می رسانند.

البته گاهی هم ممکن است بدون حضورِ واسطه ها بتوان خرید کرد، اما کارکردِ واسطه ها را نمی توان یکسره از بازار حذف کرد.

بازارهایِ آزاد، از طریقِ تغییرِ قیمت ها خود را تنظیم می کنند. آنگاه که تقاضا از عرضه بیشتر می شود، قیمت به صورت خودکار افزایش می یابد و موجبِ افزایشِ عرضه و کاهشِ تقاضا (نسبت به عرضۀ جدید) می شود و برعکس آنگاه که عرضه بر تقاضا فزونی می گیرد، قیمت ها کاهش می یابد و به تبع آن عرضه هم کم می شود و تقاضا (نسبت به عرضۀ جدید) افزایش می یابد.

این تعدیلِ خودکار بازار را به وسیلۀ توازن عرضه و تقاضا از طریقِ مکانیسمِ قیمت، متعادل می کند. قیمت ها علامت هایی هستند که عرضه و تقاضا را متعادل می کنند.

* * *

در جوامعی که دولت ها به برنامه ریزی مرکزی روی می آورند و با دستگاری در این علائمِ قیمتی، بازارِ آزاد را تحت فشار می گذارند، این علائم از بین می روند. نتیجۀ چنین وضعی به هم خوردنِ هماهنگی میان عرضه و تقاضاست که موجب می شود گاهی کمبودِ عرض پیش بیاید و گاهی دیگر مازادِ عرضه.

وقتی اقتصاد آزاد و در اختیارِ بنگاه ها باشد، بیشترِ تصمیم هایِ اقتصادی ار بخشِ خصوصی می گیرد. بسیاری از تصمیم گیرانِ بخشِ خصوصی مدیرانِ اقتصادی اند. مدیرانِ بخشِ خصوصی انتخاب هایِ بهتری می کنند و تصمیم هایِ بهتری می گیرند.

* * *

واردات و صادرات وضعِ کشورهایِ وارد کننده و صادر کننده را بهتر می کند. تجارت چه در سطحِ کشوری باشد و چه در سطحِ جهانی موجبِ خلقِ ثروت می شود و برایِ طرفینِ معامله مفید است و هرچه موانعِ تجاری مانند سهمیه بندی ها و قوانینِ مالیاتی و تعرفه های گمرکی کمتر باشد، تجارت بیشتر و کارآمدتر می شود.

* * *

تقسیمِ کارِ تخصصی برپایۀ مزیتِ نسبی (تواناییِ ویژه در تولیدِ محصول یا انجامِ خدمتی خاص) موجبِ رونقِ تجارت می شود،  اَعم از اینکه طرفینِ تجارت افراد باشند یا کشورها.

کارآمدیِ تقسیمِ کارِ تخصصی بیش از کارِ غیرتخصصی است. برایِ کشوری هم که در تولیدِ همۀ کالاها توانایی و مزیتِ نسبی دارد باصرفه تر این است که از میانِ کالاهایِ مزیتِ نسبی دارِ خود آن هایی را که مزیتِ نسبیِ بیشتری دارند محورِ تولیدِ خود قرار دهد و کالاهایی که مزیتِ نسبیِ آن ها از همه کمتر است را از کشورهایِ دیگر وارد کند.

کاملا روشن است که تجارتِ جهانی موجبِ افزایشِ کارآمدی و افزایشِ ثروتِ همۀ طرف هایِ مبادله می شود.

* * *

در خلاصه ای که خدمتتون ارائه شد سعی بر این بود که اصلی ترین و مهم ترین مفاهیمِ علمِ اقتصاد به ساده ترین شیوه بیان بشه تا برایِ عمومِ مخاطبا قابل درک و استفاده باشه.

و البته که با این چند پاراگرافِ ساده نمیشه ادعا کرد که اقتصاد رو توضیح دادیم یا درک کردیم اما در حد توان و برمبنایِ استراتژیِ باشگاهِ برندسازی قصد براین بود تا سرنخی به دستِ هم باشگاهیایِ عزیز داده بشه تا در صورت نیاز و علاقه با مطالعه متونِ تخصصی و یا مشاوره گرفتن از اساتیدِ فن به برداشت و درکِ کاملتری در این زمینه دست پیدا کنن.

 

به امیدِ روزایِ خوب

پیروز و پایدار باشید.

 

 

*منبع: اقتصاد به زبانِ ساده، نوشتۀ: لس لیوینگستون، ترجمۀ: شادی صدری، انتشاراتِ دنیایِ اقتصاد


  • ۹۸/۰۱/۰۷
  • design branding

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی